این نگه و چشم و زلف و رو که تو داری با دل آســـــوده سنگ را نگذاری با لبش ای لعل ناب در چه حسابی با رخش ای آفتـــاب در چه شمـــاری از تو یکی قطره آب بحر محیط است و ز تو یکی ذره ز آفتاب هزاری دین و دل ای پادشاه صورت و معنی ما بتو دادیم، اختیار تو داری هیچ تو از روز بازخواست نترسی هیچ تو شـــرم از خدا و خلق نداری دل چو رضی مینهی به درد وداعش چاره نداری جز آنکه جان بسپاری رضی‌الدین آرتیمانی : غزلیات : غزل شمارهٔ ۷۹ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/43056