بهار و باده و عشق و جوانی غنیمت دان غینمت تا توانی ز من آموخت زلفش تیره روزی بمن آموخت چشمش ناتوانی ندیدم جز خطا از خط و خالش نمیدارد وفا هندوستانی من آن مزدور محرومم که کارم گل داغی بمزد باغبانی چه پرسی از رضی نام و نشانش غلام تو، سگ تو، هر چه خوانی رضی‌الدین آرتیمانی : غزلیات : غزل شمارهٔ ۸۶ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/43063