چون سنگ وفا به دست گیرد بس شیشهٔ دل شکست گیرد بد مست شدم ، مگو که واعظ آهنگ ترانه پست گیرد از محتسب آمد این که در خلد مستم ز می الست گیرد ما را چه زیان که بهر خود شیخ آن نامه که نیست هست گیرد می داغ شود دمی که عرفی پیمانهٔ خود به دست گیرد عرفی شیرازی : غزلها : غزل شمارهٔ ۲۴۱ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/43295