به گوشهیی بروم، گوش آن قدح گیرم
که عاشق قدح درد و خصم تدبیرم
خوش است گوشه و یا گوشه گشتهیی چون من
به هر چه باشد از این دو، چو شهد و چون شیرم
چو آب و روغن با هر که مرغ آبی نیست
که زهره طالعم و شکر سکرتاثیرم
ز خلق من آن خواهم که شکر سکر کند
دگر همه به تو بخشیدم ای بک و میرم
روم سری بنهم، کان سریست بادهٔ جان
که خفته به سر پراحتیال و تزویرم
مولوی : دیوان شمس : غزلیات : غزل شمارهٔ ۱۷۳۸
گوهرین (گنجینه های مکتوب)
https://gowharin.ir
https://gowharin.ir/gowhar/4362