سران ز نسخهٔ تسلیم باب بردارید جبین به خاک نهید انتخاب بردارید جمال مقصد سعی جهان معاینه است ز نقش پا نفسی گر نقاب بردارید عمارتی اگر از آب و گل توان برداشت دل از خیال جهان خراب بردارید هزار موج در این بحر قاصد هوس است ز نامهٔ همه مهر حباب بردارید سواد وادی امکان سراب تشنه‌لبی است ز چشمه‌سار گداز دل آب بردارید جنون حکم قضا تیغ برکف استاده است سری‌ که نیست به‌ گردن ز خواب بردارید مرا به سایهٔ بخت سیه شکر خوابی‌ست ز خاک من علم آفتاب بردارید هجوم خنده نم چشم می‌کند ایجاد به هرگلی‌که رسید این‌گلاب بردارید کرشمهٔ نگهش از سوال مستغنی‌ست نظر به سرمه ‌کنید و جواب بردارید به جرم‌کج‌نظری دور گرد تحقیقم خط خطاست گر از تیر تاب بردارید ز هستی‌ام غلطی رفته در حساب عدم مرا چو نقطهٔ شک زبن‌کتاب بردارید غباربیدل ما راکه دستگیر شود اگر نسیم توان شد صواب بردارید بیدل دهلوی : غزلیات : غزل شمارهٔ ۱۶۰۵ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/43673