ز زلف و روی توتا دیده‌ام سیاه و سفید به جای دیده پسندیده‌ام سیاه و سفید ز خط و روی توکایینهٔ فریب‌نماست ز شام و صبح چه فهمیده‌ام سیاه و سفید ازآن زمان‌که به سرگشتگی‌ست نسبت من به رنگ خامه بسی دیده‌ام سیاه و سفید مژه به نرگس نیرنگ‌ساز او می‌گفت‌ غزاله‌ای چو تو نشنیده‌ام سیاه و سفید ز بس شرار خیال تو در نظر دارم چو داغ پنبه بود دیده‌ام سیاه و سفید ز داغهای دل و اشک چشم تر بیدل گل بهار جنون چیده‌ام سیاه و سفید بیدل دهلوی : غزلیات : غزلیات : غزل شمارهٔ ۱۶۲۳ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/43691