همین معامله ما را بس است با زنار که با طبیعت ما گشته آشنا زنار تمام عمر به تسبیح کرده ام بازی کجا طبیعت طفلانه و کجا زنار من و تو بیهده کوشیم خود به این قسمت خبر دهد که که را سبحه و که را زنار بگو به دیر مغان آ و رایگان بربند امام ما که به جان خواهد از ریا زنار گذشت عمر و ز مستی نیافتم عرفی که سبحه بود مرا دام ره یا زنار عرفی شیرازی : غزلها : غزل شمارهٔ ۳۷۱ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/44963