آورده‌اند که چهار کس در راهی یک جا افتادند: اول پادشاه زاده ای که آثار طهارت عرق و شرف منصب در حرکات و سکنات وی ظاهر بود و علامات اقبال و امارات دولت عرق و شرف منصب در حرکات و سکنات وی ظاهر بود و علامات اقبال و امارات دولت در افعال و اخلاق وی واضح، و استحقاق وی منزلت مملکت و رتبت سلطنت را معلوم عالمی در یک قبا و لشکری در یک بدن. دوم توانگر بچه ای نوخط که حوربهشت پیش جمالش سجده بردی و شیر سوار فلک پیش رخسارش پیشاده شدی، طراوتی با لطافت، لباقتی بی نهایت. من غلام آن خط مشکین که گویی مورچه پای مشک آلود بر برگ گل و نسرین نهاد و سوم بازرگان بچه ای هشیار کاردان وافر حزم کامل خرد صایب رای ثاقب فکرت. و چهارم برزیگر بچه ای توانا، با زور، و در ابواب زراعت، بصارتی شامل و در اصناف حرائت هدایتی تمام، در عمارت دستی چون ابر نیسان مبارک و در کسب قدمی مانند کوه ثهلان ثابت. و همگنان در رنج غربت افتاده و فاقه و محنت دیده. نصرالله منشی : کلیله و دمنه : باب ابن الملک و اصحابه : باب ابن الملک و اصحابه : بخش ۲ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/45257