مال است و زر است مکسب تن
کسب دل، دوستی فزودن
بستان بیدوست هست زندان
زندان با دوست هست گلشن
گر لذت دوستی نبودی
نی مرد شدی پدید، نی زن
خاری که به باغ دوست روید
خوش تر ز هزار سرو و سوسن
برهم دوزید عشق ما را
بیمنت ریسمان و سوزن
گر خانهٔ عالم است تاریک
بگشاید عشق شصت روزن
ور میترسی ز تیر و شمشیر
جوشن گر عشق ساخت جوشن
هم عشق کمال خود بگوید
دم درکش و باش مرد الکن
مولوی : دیوان شمس : غزلیات : غزل شمارهٔ ۱۹۲۶
گوهرین (گنجینه های مکتوب)
https://gowharin.ir
https://gowharin.ir/gowhar/4550