دل شکسته من آهش ار اثر دارد دعاکنم که خدایش شکسته‌تر دارد ز سیم اشک و زر چهره‌ام توان دانست که شهر عشق گدایان معتبر دارد مراست خانه بیابان و دل ز خون دریا تو عشق بین که مرا میر بحر و بر دارد دلم به زلف تو آهی کشید و جانم سوخت درست شدکه به شب آه دل اثر دارد به چشم سرمه کشد یارب این بلای سیاه ز بهر مردم مسکین چه در نظر دارد بدین امید دلم در رهت به خاک افتاد که خم شود سر زلفت ز خاک بر دارد چنین که زلف تو از ناز سر فکنده به پیش محققست که بس فتنه زیر سر دارد سخن ز سنبل و نرگس مگوی قاآنی که زلف و چشم بتان حالت دگر دارد قاآنی شیرازی : غزلیات : غزل شمارهٔ ۲۱ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/45560