چند از این ششدر غم فال گشادی بزنیم به کمان آمده عنقا که مرادی بزنیم چند از این شیشه بگیریم و بریزیم به کام یک دو جامی به کف خویش نژادی بزنیم در نیارد که دمی غاشیهٔ غم نکند سر دهیم این دل و با یک دل شادی بزنیم بر دل صد ورق از یاس ببندیم گره بگشاییم دل و فال مرادی بزنیم عرفی از مردهٔ آلوده پریشان شده ایم دست در دامن پاکیزاده نهادی بزنیم عرفی شیرازی : غزلها : غزل شمارهٔ ۴۴۲ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/45862