قدح دمید لبالب، خراب گو شده باشم اگر هلاک شوم در شراب گو شده باشم به بزم عیش روم، تا به کی مصیبت شیون خراب نغمهٔ چنگ و رباب گو شده باشم نه خنده ای و نه نگاهی، تو را ازین چه تفاوت شکنجه خوار دو صد پیچ و تاب گو شده باشم غبار کوچهٔ عشقم ز دامنم چه فشانی عبیر پیراهن آفتاب گو شده باشم چه شد که اهل ثوابم رهم دهند به دوزخ شریک لذت اهل عذاب گو شده باشم ز جرم عشق ار کنند سوال روز قیامت به صد کتاب سخن جواب گو شده باشم نظر به دزد و مکن منعم از مشاهده، عرفی خراب گو شده باشی، کباب گو شده باشم عرفی شیرازی : غزلها : غزل شمارهٔ ۴۴۵ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/45865