در خرابات فنا ملک بقا داریم ما خوش بقای جاودانی زین فنا داریم ما کشته عشقیم و جان در کار جانان کرده ایم این حیات لایزالی خونبها داریم ما خم می درجوش و ما سرمست و ساقی در نظر غم ز مخموران این دوران کجا داریم ما جام دُرد درد او شادی رندان می خوریم درد می دانیم و دایم این دوا داریم ما دیگران گر ملک و مال و تخت شاهی یافتند سهل باشد نزد ما زیرا خدا داریم ما نقد گنج عشق او در کنج دل ما دیده ایم این چنین گنجی طلب میکن ز ما داریم ما در طریق عاشقی عمریست تا ره می رویم رهبری چون نعمت الله رهنما داریم ما شاه نعمت‌الله ولی : غزلیات : غزل شمارهٔ ۴۱ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/46016