خرم آن دل که شود محرم اسرار شما دلخوش آن کس که بود عاشق دیدار شما همت قاصر اگر می طلبد حور و قصور همت عالی ما هست طلبکار شما چشم من روی شما هم به شما می بیند دیده ام نور خداوند ز انوار شما دو جهان را بفروشیم به یک جرعهٔ می گر خریدار بود بر سر بازار شما بزم عشقست شما عاشق و ما مست و خراب تا ابد لطف خدا باد نگهدار شما جان چه باشد که کنم در قدمت ایثارش قاصرم گر همه عالم کنم ایثار شما نعمت الله ز خدا وصل شما می خواهد هست امیدش که رسد باز به دیدار شما شاه نعمت‌الله ولی : غزلیات : غزلیات : غزل شمارهٔ ۵۵ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/46030