فانی دردیم و فانی از فنا باقی عشقیم و باقی از بقا نه اثر ما را ز ذات و از صفت نه خبر از مبتدا وز منتهی نه امید وصل و نه بیم فراق نه غم درد و نه شادی دوا در محیط عشق او مستغرقیم بر کجائی ای برادر بر کجا از وجود و از عدم آسوده ایم حق و باطل دعوی و معنی تو را عاشق و معشوق پیش ما یکیست جز یکی خود نیست در هر دو سرا نعمت اللهم به هر جا که روم با خدایم با خدایم با خدا شاه نعمت‌الله ولی : غزلیات : غزلیات : غزل شمارهٔ ۶۵ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/46040