وجود مطلق الحق اوست دریاب مقید او و مطلق اوست دریاب خیال باطلت دارد پریشان ببین مجموع را حق اوست دریاب توئی طالب توئی مطلوب ما فهم بگو از جان که صدق اوست دریاب دل و دلدار و جان ما همه اوست محیط و موج و زورق اوست دریاب از آن ما غرقهٔ دریای عشقیم روان جان و مغز اوست دریاب به حق تحقیق شد ما را حقیقت که موجود محقق اوست دریاب شراب ناب بی غش نوش کردیم ز جامی کش مروق اوست دریاب طلسم گنج عشق دوست مائیم ولی فتاح و مطلق اوست دریاب اگر سید اناالحق زد به حق زد چو گویای اناالحق اوست دریاب شاه نعمت‌الله ولی : غزلیات : غزل شمارهٔ ۹۷ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/46072