در گوشهٔ میخانه کسی را که مقام است ناقص نتوان گفت که او رند تمام است از روز ازل تا به ابد عاشق و مستیم خود خوشتر از این دولت جاوید کدامست با ساقی رندان خرابات حریفیم دائم بود آن ساقی و آن عشق مدام است بی نام و نشان شو که درین کوی خرابات بی نام و نشان هر که شود نیک به نام است می نوش می عشق که پاکست و حلالست این می نه شرابیست که در شرع حرام است خوش جام حبابی که پر از آب حیاتست مائیم چنین همدم و پیوسته به کام است سلطان جهان بندهٔ سید شده از جان این بندهٔ آن خواجه که در عشق غلامست شاه نعمت‌الله ولی : غزلیات : غزل شمارهٔ ۱۵۴ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/46129