دل به دنیا مده که آن هیچست آن جهان جو که این جهان هیچست هر کرا علم هست و مالش نیست قدر او نزد جاهلان هیچست چه کنی مفردات ای مولا غیر مفرد در این میان هیچست ای که گوئی نشان او جویم بی نشانست و آن نشان هیچست لطف معنی طلب تو از صورت بی معانی همه بیان هیچست در پی زن مرو که چون دنیا شیوهٔ شکل این و آن هیچست ذوق نقش خیال چندان نیست لذت و وهم عاقلان هیچست منصب زهد نزد ما سهلست عشرت و عشق فاسقان هیچست به جز از زندگی حضرت ما نزد رندان عاشقان هیچست شاه نعمت‌الله ولی : غزلیات : غزل شمارهٔ ۲۱۳ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/46188