کار عشقست و کار ما آنست خواجه و خواندگار ما آنست نقش رویش خیال می بندم نور چشم و نگار ما آنست رند مستی که باده می نوشد در خرابات یار ما آنست هرکه باشد مدام همدم جام همدم دوستدار ما آنست غم عشقش به جان و دل جوئیم شادی و غمگسار ما آنست در خرابات خلوتی داریم خانه او و یار ما آنست نعمت الله زیاد مگذارش یاد کن یادگار ما آنست شاه نعمت‌الله ولی : غزلیات : غزل شمارهٔ ۲۸۸ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/46263