گر جفا می کند وفا آنست ور فنا می دهد بقا آنست نور چشم است و در نظر داریم نظری کن ببین بیا آنست دُرد دردش بنوش و خوش می باش دردمندی تو را دوا آنست قدمی تو در آ درین دریا طلبش کن که آشنا آنست هر که غیری ز شاه ما جوید نزد یاران ما گدا آنست به خرابات هر که فانی شد رند سرمست بینوا آنست هر که گردد غلام سید ما سید ملک دو سرا آنست شاه نعمت‌الله ولی : غزلیات : غزل شمارهٔ ۲۸۹ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/46264