جانست که در بدن روانست عالم بدن است و عشق جانست تن زنده به جان و جان به جانان دریاب که قول عاشقانست با صورت و معنئی که او راست چه جای معانی و بیانست عشقست که عاشقان و معشوق عشق ار داری همین همانست خورشید به ماه رو نموده هر ذره که بینی آن چنانست در آینهٔ وجود عالم آن نور به چشم ما عیانست سید شاه است و بنده بنده او سید پادشه نشانست شاه نعمت‌الله ولی : غزلیات : غزل شمارهٔ ۳۰۵ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/46280