درد دل دارم و دوا این است عشق می بازم و هوا این است در خرابات باده می نوشم عمل خوب بی ریا این است خوش بلائیست عشق بالایش راحت جان مبتلا این است از غم دی و غصهٔ فردا بگذر امروز و حالیا این است جام دردی درد دل می نوش که تو را بهترین دوا این است رند مستیم و جام می بر دست قصهٔ ما و حال ما این است مجلس ذوق نعمت الله است جنت ار بایدت بیا این است شاه نعمت‌الله ولی : غزلیات : غزل شمارهٔ ۳۲۷ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/46302