جان من جان تو جانت جان من هیچ دیدستی دو جان در یک بدن ای تن ار‌‌بی ‌او به صد جان زنده‌یی جان طلب کن جان و لاف تن مزن دل ازین جان برکن و بر وی بنه زانک از این جانی نیاید، جان مکن از قل الروح امر ربی فهم شد شرح جان ای جان نیاید در دهن مولوی : دیوان شمس : غزلیات : غزل شمارهٔ ۲۰۱۶ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/4640