هر که بر خاک راه او افتاد بد مگویش که او نکو افتاد به هوائی که خاک راه افتاد رند سرمست کو به کو افتاد بت من پرده را ز رو برداشت بنده سجده کنان برو افتاد عشق مستانه در خروش آمد عقل مسکین به گفتگو افتاد آفتاب جمال رو بنمود مه هلالی شد و دو تو افتاد هر که چون ما فتاد در دریا غرقه گردید و سو به سو افتاد نعمت الله فتاد مست و خراب نظری کن ببین که چو افتاد شاه نعمت‌الله ولی : غزلیات : غزل شمارهٔ ۷۲۶ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/46701