ملک عشقش به غیر ما نرسد پادشاهی به هر گدا نرسد دُرد دردش کسی که نوش نکرد به شفاخانهٔ دوا نرسد هر که بیگانگی ز خویش نجست به سر کوی آشنا نرسد بنده تا از خودی برون ناید به سراپردهٔ خدا نرسد نرسد در حریم وصل دلی که ز هجران بر او بلا نرسد دل چه از آب و گل خلاصی یافت گرد بر گرد او زما نرسد نعمت الله رسید تا جائی که به جز جان اولیا نرسد شاه نعمت‌الله ولی : غزلیات : غزل شمارهٔ ۷۵۷ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/46732