چشمم نورت در این و آن دید روشن چشمی که آن چنان دید غیری نگذاشت غیرت تو غیر تو چو نیست چون توان دید جام است و شراب هر دو با ما این دیدهٔ ما همین همان دید گوئی که چگونه دید چشمت بگذر ز نشان که بی نشان دید دریای محیط دیدهٔ ما در جام جهان نما روان دید دیده نظری ز نور او یافت آن نور لطیف او به آن دید در دیدهٔ مست نعمت الله نوریست که چشم ما عیان دید شاه نعمت‌الله ولی : غزلیات : غزل شمارهٔ ۷۶۹ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/46744