عاشقان درش از درد دوا یافته اند خستگان غمش از رنج شفا یافته اند باده نوشان سراپردهٔ میخانهٔ دل جرعهٔ دُردی دردش چو دوا یافته اند مبتلایان بلایش ز بلا نگریزند گرچه از قامت و بالاش بلا یافته اند نم چشم و غم دل قوت روان ساز ای جان که کسان قوت از این آب و هوا یافته اند عارفان بی سر و پا بر سر دارش رفتند لاجرم اجر فنا دار بقا یافته اند آن کسانی که چو ما غرقهٔ دریا شده اند گوهر حاصل ما در دل ما یافته اند همچو سید ز خود آثار خدا یافته اند خود شناسان که مقیم حرم مقصودند شاه نعمت‌الله ولی : غزلیات : غزل شمارهٔ ۷۹۷ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/46772