گر ذات کند ظهور ای یار نه یار بماند و نه اغیار نه جام بماند و نه باده نه مست بماند و نه هشیار چون هستی تو حجاب راه است لطفی کن و آن حجاب بردار یک حرف و معانی فراوان یک نقطه و اعتبار بسیار جائی که به یک جو است صد جان چه جای سر است و ریش و دستار از نقش خیال غیر بگذر تا چند کنی تو کار بی کار رندانه در آ به بزم سید جامی ز شراب او به دست آر شاه نعمت‌الله ولی : غزلیات : غزل شمارهٔ ۸۷۶ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/46851