بیش مکن همچنان، خانه درآ هم چنین ای ز تو روشن شده، صحن و سرا هم چنین بادهٔ جان خورده‌یی، دل ز جهان برده‌یی خشم چرا کرده‌یی؟ چیست؟ چرا هم چنین؟ حلقه درآ روی باز، بر همه خوبان بتاز سجده کنم در نماز روی تو را هم چنین ای صنم خوش سخن حلقه درآ، رقص کن عشق نگردد کهن، حق خدا هم چنین هر که درین روزگار دارد او کار و بار بنده شده‌ست و شکار یار مرا هم چنین مولوی : دیوان شمس : غزلیات : غزل شمارهٔ ۲۰۶۹ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/4693