آتش عشق تو جان می سوزدم هر نفس کون و مکان می سوزدم عود دل در مجمر سینه به عشق خوش همی سوزم چو آن می سوزدم مهر تو شمعی و دل پروانه ای بی محابا خوش روان می سوزدم معنی عشق تو بر زد آتشی صورت پیر و جوان می سوزدم پختگان دانند حال سوز من کآتش عشقت چه سان می سوزدم در میان آبم و آتش چو شمع آشکارم او نهان می سوزدم ساز سید سوز دل باشد از آن آتش عشق فلان می سوزدم شاه نعمت‌الله ولی : غزلیات : غزل شمارهٔ ۱۰۴۴ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/47019