بیا و همدم ما شو به عشق او یک دم مباش غافل از این دم به جان بجو یک دم مدام همدم جامیم و محرم ساقی به جان او که نجوئیم غیر او یک دم دمیست حاصل عمرت غنیمتی می دان دریغ باشد اگر گم شود ز تو یکدم سبوکشی خرابات ، دولتی باشد بجو سعادت دولت بکش سبو یکدم بنال بلبل مسکین که همدم مائی بگیر دستهٔ گل را و خوش ببو یکدم همیشه همدم رندان یک جهت می باش مباش هم نفس زاهد دو رو یک دم مگو حکایت دنیا و آخرت با ما حدیث سید سرمست را بگو یک دم شاه نعمت‌الله ولی : غزلیات : غزل شمارهٔ ۱۰۴۵ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/47020