بگذر ز وجود و ز عدم هم بگذر ز حدوث وز قدم هم در آب بشو کتاب معقول بشکن تو دوات را قلم هم رو دنیی و آخرت رها کن تا نور نماند و ظلم هم می نوش ز خم خسروانی آخر چه کنی تو جام جم هم آنجا که منم نه صبح و نه شام نه روز و نه شب نه بیش و کم هم میخانه اگر چه بیکران است می نوش به قدر خویش هم هم نعمت بگذار نعمت الله از لا چه گشاید و نعم هم شاه نعمت‌الله ولی : غزلیات : غزل شمارهٔ ۱۰۸۳ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/47058