ما حلقه به گوش می فروشیم ما مست و خراب و باده نوشیم ز اسرار الست در سماعیم وز جام بلاش در خروشیم هر دم به هوای آتش دل چون بحر به خویشتن بجوشیم یک جرعه ز دُرد درد عشقش والله اگر به جان فروشیم می نوش تو پند و باده می نوش ز آن ساغر و خم که ما سبوشیم گر دُرد دهد به ما و گر صاف شادی روان او بنوشیم سید چو نگار ساقی ماست شاید که به می خوری بکوشیم شاه نعمت‌الله ولی : غزلیات : غزل شمارهٔ ۱۱۰۱ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/47076