چشم مستت به خواب می بینم لعبتی بی نقاب می بینم جام گیتی نما گرفته به دست خوش حبابی بر آب می بینم نور چشمست و در نظر دارم روی او بی حجاب می بینم آینه پیش دیده می آرم رند و مستی خراب می بینم تو به روز آفتاب بینی و من روز و شب آفتاب می بینم ساغر می مدام می بخشم همه خیر و ثواب می بینم سیدم از خطا چو معصوم است هرچه بینم صواب می بینم شاه نعمت‌الله ولی : غزلیات : غزل شمارهٔ ۱۱۱۸ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/47093