فارغیم از ملک عالم فارغیم
جام می نوشیم و از جم فارغیم
در خرابات مغان با عاشقان
خوش نشسته شاد و خرم فارغیم
جز حدیث عشق او با ما مگو
زان که ما از این و آن هم فارغیم
اسم اعظم خوانده ایم از لوح دل
از حروف اسم اعظم فارغیم
همدم جامیم و با ساقی حریف
غیر از این همدم ز همدم فارغیم
نعمت الله داده اند ما را تمام
فارغیم از بیش و از کم فارغیم
شاه نعمتالله ولی : غزلیات : غزل شمارهٔ ۱۲۱۹
گوهرین (گنجینه های مکتوب)
https://gowharin.ir
https://gowharin.ir/gowhar/47194