قدمی نه به خلوت یاران یار اگر بایدت بیا یاران هر که ما چون فتاد در دریا کی خورد غم ز قطرهٔ باران کار ما عاشقی بود دائم بود این کار کار بیکاران ما و رندی و خدمت ساقی زاهد و بندگی هشیاران هر عزیزی که می خورد با ما نبود خار پیش میخواران وه که زلف بتم چه طرار است می برد دل ز دست عیاران بندهٔ سید خراباتم لاجرم سرورم به سرداران شاه نعمت‌الله ولی : غزلیات : غزل شمارهٔ ۱۲۷۴ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/47249