سیر گشتم ز نازهای خسان کم زنم من چو روغن بلسان بعد ازین شهد را نهان دارم تا نیفتند اندرو مگسان خویش را بعد ازین چنان دزدم که نیابند مر مرا عسسان هر زمان جانب دگر تازم بی‌رفیقان و صاحبان و کسان ای خدا در تو چون گریخته‌ام این چنین قوم را به من مرسان مولوی : دیوان شمس : غزلیات : غزل شمارهٔ ۲۱۰۱ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/4725