گر ذوق طلب کنی ز ما جو بگذر ز خود و برو خدا جو در بحر به عین ما نظر کن آنگاه در آ و ما به ما جو ما دُردی درد نوش کردیم با درد در آ ز ما دوا جو از ما بشنو نصیحتی خوش نیکی کن و نیکیش جزا جو دهقانی کن مکن گدائی از کسب حلال خود نوا جو گر طالب علم کیمیائی در خاک سیاه کیمیا جو رو روح بگیر و جسم بگذار بگذار کدورت و صفا جو با شمس و قمر ندیم می باش از هر دو مراد دو سرا جو مستیم و حریف نعمت الله در مجلس او درآ مرا جو شاه نعمت‌الله ولی : غزلیات : غزل شمارهٔ ۱۳۲۹ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/47304