عمر بر باد می رود بی او کی بود زندگی چنین نیکو نفسی عمر را غنیمت دان حاصل عمر خود ز خود می جو ما چنین مست و عقل مخمور است گو برو هر چه بایدش می گو در دلم جز یکی نمی گنجد غیر آن یک بگو که دیگر کو گر هزار است و گر هزار هزار نزد عارف یکیست بی من و تو احول است آن که یک به دو بیند تو چو احول نه ای نبینی دو ذکر سید همیشه این باشد وحده لا اله الا هو شاه نعمت‌الله ولی : غزلیات : غزل شمارهٔ ۱۳۷۰ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/47345