از همه آئینه پیدا آمده نور او درچشم بینا آمده آن یکی ظاهر شده در هر یکی هر یکی بنگر که یکتا آمده بحر در جوشست و رو دارد به ما آبروی ما بر ما آمده مجلس عشقست و رندان در حضور ساقی سرمست تنها آمده از ولایش ما ولایت یافتیم حکم ما از ملک بالا آمده قطره ای بودیم ما بحری شدیم این چنین دُری ز دریا آمده نعمت الله رو به میخانه نهاد میل ما کرده به مأوی آمده شاه نعمت‌الله ولی : غزلیات : غزل شمارهٔ ۱۴۱۸ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/47393