ما آن تو ایم ، آن تو دانی دل داده تو را و جان ، تو دانی در عشق تو صادقیم جانا صدق دل عاشقان تو دانی دانی که تو چیست حال جانم حال همهٔ جهان تو دانی گر درد به ما دهی و گر صاف تو حاکمی این و آن تو دانی بی نام و نشان کوی عشقیم دادیم تو را نشان تو دانی از هر دو جهان کناره کردیم سری است درین میان تو دانی مستیم و حریف نعمت الله میخانهٔ ما همان تو دانی شاه نعمت‌الله ولی : غزلیات : غزل شمارهٔ ۱۴۷۲ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/47447