حرف جام شراب اگر دانی نسخهٔ جسم و روح برخوانی صورتا ساغری و معنی می ظاهراً این و باطناً آنی عشق و معشوق و عاشق خویشی دل و دلدار و جان و جانانی چون سر زلف او پریشان شو جمع می باش از پریشانی در نظر نور دیدهٔ خلقی گرچه از نور دیده پنهانی هر چه خواهی ز خود طلب می کن که توئی هر چه خواهی ار دانی شادی روی نعمت الله نوش می وحدت ز جام سبحانی شاه نعمت‌الله ولی : غزلیات : غزل شمارهٔ ۱۴۷۶ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/47451