در پی عشق روان شو که به جائی برسی دُردی درد بخور تا به دوائی برسی به سر کوی محبت به صفا باید رفت باشد آنجا به فقائی به صفائی برسی می و میخانهٔ ما آب و هوای دگر است خوش بود گر به چنین آب و هوائی برسی نرسی در حرم کعبهٔ مقصود به خود همرهی جو که در این راه به جائی برسی بینوائی چه کنی برگ و نوائی به کف آر نعمت الله بطلب تا به نوائی برسی شاه نعمت‌الله ولی : غزلیات : غزل شمارهٔ ۱۴۹۴ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/47469