بر تخت دلم نشسته شاهی شاهی و چگونه شاه ماهی قدسی ملکی ملک صفاتی عالی قدری جهان پناهی بر دست گرفته جام باده مستانه نهاده کج کلاهی جان بنده و عقل خادم از دل تختی و عشق پادشاهی ما راه روان کوی عشقیم به زین نرود کسی به راهی گوئی که ز باده توبه کردی هرگز نکنم چنین گناهی درخدمت سید خرابات جاهی دارم چگونه جاهی شاه نعمت‌الله ولی : غزلیات : غزل شمارهٔ ۱۵۱۹ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/47494