ای عشق بیا که خوش بلائی ای درد مرو مرا دوائی زاهد تو برو به کار خود باش ساقی تو بیا که جان مائی ای عقل تو زاهدی و ما رند با هم نکنیم آشنائی مستیم و خراب و لاابالی ای شاهد سرخوشان کجائی در آینهٔ وجود سید دیدیم تجلی خدائی شاه نعمت‌الله ولی : غزلیات : غزل شمارهٔ ۱۵۵۶ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/47531