بر لب دریا چه می گردی نشین همچو ما با ما در این دریا نشین مجلس عشق است و ما مست خراب سر قدم ساز و بیا از پا نشین در خرابات مغان افتاده‌ایم عشق اگر داری بیا با ما نشین گرد هر در می روی دیگر مرو بر در یکتای بی‌همتا نشین خیز و بنشین زیردست عارفان آنگهی بر منصب بالا نشین دیدهٔ روشن اگر خواهی چو نور در نظر با مردم بینا نشین خیمه از خانه به صحرا می‌زنیم وقت نوروز است و ما صحرانشین شاه نعمت‌الله ولی : قطعات : قطعهٔ شمارهٔ ۱۰۳ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/47654