گرنه ای باطل بیا و حق پرست از مقید بگذر و مطلق پرست حق وجود است و یکی می دانمش گر چه باطل را عدم می خوانمش چون یکی اندر یکی باشد یکی در وجود آن یکی نبود شکی یک وجود است و کمالش بی شمار در دو عالم آن یکی را می شمار زوج از تکرار فرد آمد پدید این سخن از ما به جان باید شنید زوج عالم دان و آن الله فرد یک حقیقت خواه زوج و خواه فرد فرد مطلق شد مقید در ظهور گاه ظلمت می نماید گاه نور نور مطلق از ظهور وی بود ور نه اینجا نور و ظلمت کی بود جامی از می پر ز می بستان بنوش شادی رندان و سرمستان بنوش قول ما حق است از حق می شنو گه مقید گاه مطلق می شنو شاه نعمت‌الله ولی : مثنویات : شمارهٔ ۶ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/47691