ناله‌یی کن عاشقانه، درد محرومی بگو پارسی گو ساعتی و ساعتی رومی بگو خواه رومی، خواه تازی، من نخواهم غیر تو از جمال و از کمال و لطف مخدومی بگو هم بسوزی، هم بسازی، هم بتابی در جهان آفتابی، ماهتابی، آتشی، مومی بگو؟ گر کسی گوید که آتش سرد شد، باور مکن تو چه دودی و چه عودی، حی قیومی بگو ای دل پران من، تا کی ازین ویران تن گر تو بازی برپر آن جا، ور تو خود بومی بگو مولوی : دیوان شمس : غزلیات : غزل شمارهٔ ۲۲۰۸ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/4832