هان، ای جمال دلبر، ای شاد وقت تو ما با تو بس خوشیم که خوش باد وقت تو نیکوست حال ما که نکو باد حال تو خوش باد دور چرخ کزو زاد وقت تو جان و سر تو یار که اندر دماغ ماست آن رطل‌های می که به ما داد وقت تو از قوت شراب به فریاد جام تو وز پرتو نشاط به فریاد وقت تو در جای می‌نگنجد از فخر جای تو که می‌کند ز عشق چو فرهاد وقت تو مولوی : دیوان شمس : غزلیات : غزلیات : غزل شمارهٔ ۲۲۴۱ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/4865