خوش در خور است، حسرت تو با گریستن بی یاد تو حلال مبادا گریستن بی گریه دوستدار تو آرام گیر نیست یا کاو کاو دیده و دل یا گریستن گویی که یاد می کنمت گه گهی، ولی بیهوده نیست در دل شب ها گریستن نازم به غمزهٔ تو که یک گام کرده است صد ساله ره ز دیدهٔ من تا گریستن من خود کی ام که گریه به حالم کنی، ولی می زیبدت به نرگس شهلا گریستن گر کام دل ز گریه میسر شود، ز دوست صد سال می توان به تمنا گریستن عرفی حریف دیدهٔ تر نیستی، ولی بسیار گریه آورد این نا گریستن عرفی شیرازی : غزلها : غزل شمارهٔ ۵۲۳ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/48669